بدون شک «عذاب الیم» معلّم ها تصحیح انبوهى از اوراق امتحانیه؛
من هم از این قاعده مستثنىٰ نیستم و دردم مىگیره.
اما این «عذاب الیم» درس های شیرینی داره که دردِ عذاب رو از تن بیرون میکنه :
١.با ذهنیّت دیروز در مورد افراد نباید عملِ امروزشون رو پیش بینى کرد و همیشه باید درصدى هم براى جبرانِ دیروز و تغییرِ امروز در نظر گرفت و چه زیبا که کلاً قضاوت نکرد.
[ همیشه #جعفرىفر هایى هستند که میتونن ستاره بشن و فرداشون رو تغییر بدن.]
٢.مشت پولادین،بُکُنْ و نَکُنْ و یه برنامه خشک و همگانی وماً نمىتونه هرکسی رو سرِخط بیاره و با کمى محبّت میشه زد تو گُل.
[ همیشه #کفّاش هایى هستند که توسَرى خور عالم و آدمند و با حرف زدن به زبون خودشون میشه کشوندشون اینطرف.]
٣.مهارت #حل_مسئله گمشده ی جوانان هم سنّ و سال منه و اى کاش که در سنّ نوجوانى در مدارس کمى بهش پرداخته بشه.
[ درس هایی مثل #هندسه خیلى در آموزش این مهارت مىتونه موثر باشه ولی کافی نیست.]
۴.راه حل های متفاوتی که به ذهن خودت هم نمیرسه سرِحالت میاره و کمک میکنه به درک این که برداشتهای متفاوتی میتونه از هر رفتاری وجود داشته باشه و تنها یک مسیر برای رسیدن به قلّه وجود نداره.
رسم این قصه همین است و همه می دانیم
[پنجشنبه ٢٨ دیماه ٩٦|راه آهن تهران]
درباره این سایت